Tuesday, July 30, 2013

payam 512


در این ایام، یکی‌ از دوستان، از ما پرسیده بودند: " درباره خدا چه فکر می‌کنید؟" و من جواب دادم که درباره خدا فکر نمیکنم بلکه کوشش می‌کنم که به او ایمان داشته باشم. و شما نیز میتوانید این جواب را در فیسبوک ما پیدا کنید، اما با خواندن این شماره پیام، حتما خواهید فهمید که فکر کردن درباره خدا، مساله فلسفی‌ می‌باشد که با افکار بلند پرواز ممکن است شخص به عقیده یا عقاید مختلف درباره خدا و وجود خدا برسد، البته این کوشش انسان، درباره فهمیدن سوالات عمیق و اصلی وجود ما و وجود دنیا پر معنی‌ می‌باشد و به این فکر و این کوشش باید احترام گذشت، اما ایمان به کسی‌، خیلی‌ فرق میکند، دلیل ایمان دارم به خدا، اصولاً این می‌باشد که به او اطمینان دارم، و کوشش می‌کنم که با او در صمیمیت زندگی‌ کنم چون خود او خواست با من یا بهتر بگویم با ما، با قوم خود، تماس گرفته و سخن بگوید و توسط روح القدس هر روز در قلب ما انسان ها، کار می‌کند که او را بهتر بشناسیم و در اتحاد با او زندگی‌ کنیم، هر روز به دعوت او با ایمان بگوییم امین.








آشنایی با پاپ فرانسیس



روزی یکی‌ از ما پرسیده بود که آیا با پاپ فرانسیس که تازه انتخاب شده است آشنایی داریم؟

وقت آن رسیده است که در این ایام که ایشان برای جشن جوانان به کشور برزیل رفته اند با ایشان بهتر آشنا شویم:

ایشان در سال ۱۹۳۶ در کشور آرژانتین به دنیا آمدند، و سپاس به گروه همراهان مسیح پیوست تا به صورت جدی و عمیق درس الهیات را بخوانند و در این راه به مقام اسقفی رسیده اند، ولی‌ اسقفی که بسیار ساده زندگی‌ میکرد و حتی در ساختمان مخصوص اسقفان نیز سکونت نداشتند بلکه یک خانه خیلی‌ ساده و فقیرانه داشتند و در شهر با مترو و وسایل عمومی‌ مثل سایر مردم رفت و آمد میکردند و در یک رستوران ساده و کوچک غذا میخوردند، به مردم و مخصوصا به فقرا بسیار توجه داشتند و سعی‌ میکردند هر چه بیشتر به مردم نزدیک شوند.
در ماه مارس، همانطور که میدانید پاپ بندیکیت شانزدهم به دلیل کسالت و ضعف استعفا داده که البته حرکت بسیار خوبی‌ به نظر میامد، پس از آن کاردینال‌ها جمع شدند که کس دیگری را به عنوان اسقف رم انتخاب کنند که در آن زمان این اسقف آرژانتینی نظر خود را درباره کلیسا و ماموریات آن اینگونه بیان کرد:
"سخنرانی کاردینال جورج ماریو برگوگلیو پیش از جلسۀ محرمانۀ انتخاب پاپ

در طول همایشهایی که پیش از تشکیل جلسۀ محرمانه برای انتخاب پاپ برگزار شد، کاردینال جورج ماریو برگوگلیو سخنرانی چشمگیری در حضور برادران کاردینال خود انجام داد. سپس نسخۀ دستخط آن را به کاردینال کوبایی، جـِیمی اورتگا تقدیم کرد و او آن را با اجازۀ وی، علنی ساخت.

به تبشیر اشاره شد. این دلیل وجودی کلیسا است. «شادی شیرین و تسلی‌بخش بشارت را حفظ کنیم» (پاپ پل ششم). این همان عیسی مسیح است که از درون، ما را به این سمت سوق می‌دهد.
۱- تبشیر مستلزم غیرتی رسولی است.
تبشیر مستلزم این است که کلیسا آزاد باشد تا از خود بیرون آید. کلیسا فراخوانده شده تا از خود بیرون آید تا به اقصا برود، نه تنها اقصای جغرافیایی، بلکه همچنین به اقصای زندگیها، یعنی به هر جا که سرّ گناه هست، درد، بی‌عدالتی، جهل و نفرت مذهبی و فکری هست، هر جا که همه نوع مصیبت هست.

۲- وقتی کلیسا از خود بیرون نمی‌آید تا بشارت دهد، تبدیل می‌شود به نقطۀ مرجع خود و در نتیجه، بیمار می‌گردد (ر.ک. زنی که در انجیل بر خود خم شده بود). بیماریهایی که در طول زمان، در نهادهای کلیسایی بروز می‌کنند، ریشه در این مرجعیت خویش دارد، که نوعی خودشیفتگی الاهیاتی است.
در کتاب مکاشفه، عیسی می‌فرماید که بر در ایستاده، در را می‌کوبد. مشخص است که این آیه به این واقعیت اشاره دارد که او از بیرون، در را می‌کوبد تا بتواند داخل شود... اما من به لحظاتی می‌اندیشم که عیسی در را از داخل می‌کوبد تا به او اجازه دهیم بیرون بیاید. کلیسایی که مرجعِ خودش است، می‌کوشد عیسی مسیح را در داخل خود نگاه دارد و اجازه ندهد خارج شود.

۳- کلیسا وقتی مرجع خودش می‌شود، بی‌آنکه بداند، بر این باور است که نوری دارد که مخصوص خودش می‌باشد؛ چنین کلیسایی mysterium lunae را نادیده می‌گیرد و در نتیجه، منجر به بیماری چنان وخیمی می‌گردد که همان دنیایی بودن روحانی است (به گفتۀ هانری دو لوباک، این بدترین بیماری‌ای است که می‌تواند در کلیسا بروز کند). این امر منتهی می‌شود به زندگی کردن برای جلال دادن یکدیگر.
به بیانی ساده‌تر، دو تصویر از کلیسا هست: کلیسای بشارتی که از خود بیرون می‌آید، «Dei Verbum religiose audiens et fidenter proclamans» یا کلیسای دنیوی که در خود فرو می‌رود، و نیز از خود و برای خود.
این باید ما را در خصوص تغییرات و اصلاحاتِ ممکن که برای نجات جانها ضروری هستند، روشن سازد.

۴- در خصوص پاپ بعدی: مردی لازم است که بر اساس سیر و نظاره بر عیسی مسیح و پرستش عیسی مسیح، به کلیسا کمک کند تا از خود بیرون بیاید که به اقصای زندگیها برود، به آن یاری رساند تا مادر بارور باشد، و با «شادی شیرین و تسلی‌بخش بشارت» زندگی کند."

در این متن میتوانیم بهتر تعارض فکر و هدف او را پی‌ ببریم.

سپس ایشان به عنوان پاپ انتخاب شده و در اولین ملاقاتی که از بالای بالکن با مردم که در میدان بزرگ واتیکان جمع شده بودند، خود را به صورت کاملا ساده فقط اسقف رم معرفی‌ کردند و سپس طبق ادب و رسوم قبلی‌ که میبایست به همه برکت بدهند، ابتدا از مردم خواستند که در سکوت چند دقیقه برای خود و همه دعا کنند و سپس به همه برکت دادند.

اسمی که ایشان برای خود انتخاب کردند همان فرانسیس آسیزی, قدیسی که بسیار فقیر بود و با فقرا زندگی‌ میکرد می‌باشد.

به نظر من، انتخاب ایشان بسیار خوب می‌باشد چرا که از کشوری غیر اروپایی و نسبتا فقیر میباشند، و از همان ابتدا خیلی‌ ساده زندگی‌ میکردند و بسیار ساده با مردم صحبت میکردند، ایشان در رم نیز منزل خاص و بزرگ مخصوص پاپ را قبول نکرده بلکه در ساختمان و منزل مخصوص کشیشان خارجی‌ برای خود اتاقی‌ اجاره‌ کرده اند و در میان کشیشان دیگر زندگی‌ میکنند.

ایشان بدون ترس هر وقت به شهر میروند به مردم نزدیک شده و با فروتنی کامل با مردم برخورد میکنند و مخصوصا بچه‌ها را محبت میکنند و با مردم دست میدهند

البته با همه این سادگی‌، یاد آوری میکنند که باید با جدیت و کوشش بسیار مسیح را پیروی کنیم، حتا در جمع اسقفان کشور ایتالیا به آنها یاد آوری کرد که باید نه‌ به عنوان روسا بلکه به عنوان خادمین مردم در سادگی‌ زندگی‌ کنند و به مردم توجه بیشتری داشته باشند

اولین بار که از واتیکان خارج شده در شهر رم کجا رفته؟

به دیدن زندانیها در یکی‌ از زندانهای شهر، و اولین بار که از ایتالیا بیرون آمده به جزیره‌ که در وسط دریای مدیترانه جا دارد و در آنجا خیلی‌‌ها از آفریقا کوشش میکنند که پناهنده بشوند و متأسفانه بعضی‌ها چون با قایق خیلی‌ ساده آمده بودند غرق میشدند، پس پاپ برای اینها به سادگی‌ دعا کرده و تاج گلی‌ برای یاد آوری از این کشته شدگان به دریا انداخته 

و به خاطر بی‌ توجهی‌ کشورهای توسعه یافته، که به این فقرا و بیچارگان توجه نمیکنند از خدا برایشان بخشش طلبید.

و به این کشور‌ها یاد آوری کرد که چگونه خدا از قأیین که قتل برادرش بوده ، پرسیده بود: " با برادرات چیکار کردی؟"

در کشور برزیل نیز تقاضا کردند که گروه کر مخصوص به استقبال ایشان نیاید در عوض با سرود بچه‌ها از ایشان استقبال کردند.

و در سخنرانی‌ خود از مردم برزیل تشکر کرد و گفتند که برای ورد به قلب مردم اجازه می‌خواهم به در دلهای آنها با احترام در بزنم و از ایشان اجازه بخواهم که اجازه دهند وارد شوم و این هفته با آنها زندگی‌ کنم.

برای اینکار نه طلا و نه نقره دارم، بلکه آنچه که خیلی‌ بالاتر و با ارزشتر است به من داده شده، یعنی‌ عیسی مسیح را برای شما می‌‌آورم که این آتش محبت برادرانه را که در قلب همه ما می‌سوزد، شعله ور کنیم

در خاتمه یاد آوری کنم که در کلیسای کلدانی کاتولیک ما یک پاتریارک نوین نیز انتخاب شده که خیلی‌ خوب و مفید خواهد بود و تا به حال رفتار نژاد پرستانه بعضی‌ها را محکوم کرده و گفت که ما باید نه فقط کلدانی‌ها بلکه همه را در نظر گرفته و خدمت کنیم

در نتیجه خدا را شکر کنیم.

علاوه بر این تازگی جلسهٔ همه اسقفان کلدانی ما در بغداد برپا شده تا بعضی از تصمیمات لازم را بگیرند و اسقفان جدید و جوان را برای بعضی از شهرهای عراق انتخاب کنند

آرامش مسیح بر شما باد

Wednesday, July 10, 2013

آیا وعده آمدن محمد در انجیل آمده است؟

بعضی‌‌ها می‌‌پرسند که آیا وعده آمدن محمد در انجیل آمده است؟

در جواب چند نکته را  باید یاد آوری کرد:

۱- در عهد قدیم خدا به موسی اعلام کرده بود: نبی را برای ایشان مثل تو خواهم فرستاد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و همین موضوع را پطرس رسول  تکرار کرده و اعلام کرد :" برای شما اولاً خدا بنده خود عیسی را برخیزانیده، فرستاد تا شما را برکت دهد به برگردانیدن هر یکی‌ از شما از گناهانش"(  اعمال باب ۳ آیه‌ ۲۶) و نیز در  تثنیّه باب ۱۸ آیه‌ ۱۸.
یاد آوری کنیم که توسط موسی،  خدا بر کوه سینا اولین عهد را با قوم خود بست، و  عیسی آن عهد را به اتمام رسانید و کامل کرد که با مصلوب شدن و رستاخیز خودآن عهد نوین و ابدی را بست.مخصوصا به خاطر  رستاخیزش ,تمام کلیساها و هر شخص مسیحی‌, ایمان دارد که عیسی مسیح، پسر خدا، و یکتا نجات دهنده ما می‌باشد. بنابراین در او است که حقیقت کامل نهفته است که بعد از او هیچ پیغمبری دیگری را منتظر نیستم که چیزی را بر این حقیقت کامل اضافه کند.
البته عیسی قبل از مصلوب شدنش به رسولان  قول داد : " من پدر را درخواست خواهم کرد و او یک پارکلیت    دیگر خواهد داد که با شما تا به ابد خواهد ماند" ( یوحنا باب ۱۴ آیه‌ ۱۶ )
 البته توضیح دهیم کلمه پارکلیتس از زبان یونانی  است و یک کلمه ترکیبی‌ است از دو کلمه پارا یعنی‌ نزد و کلئوو فعلی است به معنی درخواست کردن و دعوت کردن و این در زبان یونانی به معنای وکیل مدافع می‌باشد، اما به چه معنی در انجیل آمده است؟
در این آیه‌ که گفتیم دو موضوع داریم ، پارکلیتس دیگری ، یعنی‌ عیسی مسیح وقتی‌ با شاگردانش زندگی‌ میکرد از ایمان ایشان در برابر انتقاد کنندگان دفاع میکرد در نتیجه شاگردانش پس از او احتیاج به حمایت گر دیگری داشتند.
و علاوه بر این  تا ابد با شما خواهد بود
 یعنی‌ روشن شد که این روح القدس می‌باشد همانطور که خود عیسی جای دیگر گفته است : " پارکلیتس یعنی‌ روح القدسی که پدر در اسم من خواهد فرستاد همه چیز به شما یاد خواهد داد " ( یوحنا ۱۴ آیه‌ ۲۶)
رجوع کنید  یوحنا ۱۶ آیه‌ ۷ ، و به همه ایماندران این وکیل مدافع قدرت میدهد تا بتوانند شهادت دهند :"  هر وقت آن پارکلیتس که از طرف پدر به شما خواهم فرستاد، یعنی‌ روح راستی‌، که از پدر صادر ،میشود  خود به من شهادت خواهد داد و شما نیز به من شهادت خواهید داد ..." یوحنا ۱۵ آیه‌ ۲۶ و ۲۷
در نتیجه این همه گفتار عیسی مسیح ، مطلقاً روشن است که نه خودش و نه آن پارکلیتس  پیغمبر دیگری نبودند، این را یاد آوری می‌کنم چون در اسلام، کلمه پارکلیتس " احمد" ترجمه شده، بنابراین گویا عیسی مژده آمدن پیغمبر‌ دیگری را بعد از خود اعلام کرده بود که این نوع ترجمه و تفکر با جمله‌های مسیح درباره پارکلیتس هماهنگی‌ ندارد و اصلا جور در نمی‌آید
بنابراین یاد آوری کنم که تمام پیغمبران قدیم از ابراهیم تا یحیی تعمید دهنده آمدن مسیح را اعلام کردند و اینکه عیسی مسیح به عنوان یکتا حقیقت کامل از طرف خدای پدر فرستاده شده ،زیرا او یکتا پسر خدا می‌باشد و راز او را نمیتوانیم بدون روح القدس در کلیسا درک کنیم .

 در دعا با هم

آیا کتاب مقدس به عیسی مسیح وحی شده است؟


 

به نظر بنده این سوال نشان میدهد که، طبق سوال نویسنده عیسی، فقط یک پیغمبر بود و مثل تمام پیغمبران قبلی‌ در عهد قدیم وحی داشت و طبق این وحی کتاب را نوشته است، اما باید یاد آوری کنیم که خود عیسی هیچ کتابی‌ ننوشت ، فقط روزی روی خاک با انگشت علامت زد، طبق انجیل یوحنا:
"...اما عیسی سر به زیر افکنده، به انگشت خود بر روی زمین می‌نوشت. و چون در سوال کردن الحاح مینمودند، راست شده بدیشان گفت:" هر که از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد" و باز سر به زیر افکنده، بر زمین می‌نوشت." (باب ۸ آیه‌ ۶ تا ۹)
همانطور که روشن است، توسط مقدّسین به اسم متی، مرقس، لوقا و یوحنا، با نور روح القدس و در کلیسا و برای کلیسا و طبق سنت کلیسا، چهار انجیل نوشته شده است، چون کلیسا روح القدس یافته است که بتواند ماموریتی که عیسی مسیح به رسولان داده بود یعنی‌ مژده مسیح را اعلام کنند، این چهار انجیل پیمشان یکی‌ می‌باشد ولی‌ از دیدگاه‌های مختلف نوشته شده اند، چون راز عیسی مسیح را نمی‌توان در یک کلمه و یک دیدگاه اعلام کرد، به صورت خیلی‌ خلاصه میتوانیم حرف پطرس رسول، در روز نزول روح القدس را تکرار کنیم که اعلام کرد، عیسی پس از سه سال از ماموریتش که در آن نشانه‌های مختلف کلام خود را ثابت کرد و بعد بر روی صلیب کشته شد و سه روز بعد با قدرت خدای پدر از مرگ برخاست، همه دعوت هستند که به او به عنوان پسر خدا ایمان بیاورند.
 
رجوع کنید اعمال رسولان باب ۲ آیه‌ ۲۲ تا ۳۶ 
البته بعضی‌‌ها به این شهادت کلیسا ایمان نمی‌آورند و مثلا در اسلام، عیسی مسیح را فقط یکی از پیامبران پیشین می‌دانند علاوه بر این فکر میکنند که انجیل تحریف شده است که در جواب فقط اشاره کنیم برای مطالعه بیشتر به  کتابچه ای به عنوان   "آیا کتاب مقدس تحریف شده "  در سایت www.irancatholic.com ،   مراجعه کنید
 و برای اینها باید دعا کنیم که روح القدس نور خود را به ایشان دهد.

Tuesday, July 9, 2013

تفاوت انجیل‌ها در کلیسا‌های مختلف چیست؟



یکی‌ از دوستان از ما پرسیده اند : تفاوت انجیل‌ها در کلیسا‌های مختلف چیست؟

در جواب میتوانیم به صورت خیلی‌ واضح و روشن بگوییم که تمام کلیسا‌های مسیح ۴ انجیل معروف یعنی‌ متی، مرقس، لوقا و یوحنا را قبول دارند و علاوه بر این نوشته‌های دیگری نیز که در عهد جدید داریم را نیز همه کلیساها قبول دارند مثل اعمال رسولان، نامه‌های مختلف پولس و رسولان دیگر و غیره.
تفاوت کلیساها از اینجا سرچشمه می‌گیرد که چگونه انجیل را باید فهمید و تفسیر کرد.

تمام کلیساها، در دعا و گفتگو کوشش میکنند، اتحاد از بین رفته به خاطر گناهانمان را خدا دوباره به ما برگرداند و هر شخص مسیحی‌، دعوت شده است که در دعای خود عیسی، شریک شود، چون او در دعا گفته بود :"‌ای پدر، همه یکی‌ باشند تا جهان ایمان آورد" 

دعا برای اتحاد در تمام کلسیا‌ها در هفته مخصوص اتحاد در ماه ژانویه اینگونه هست:

مسیحا خداوند ما، تو در شب مرگت برای ما چنین نیایش کردی:

ای پدر، همگی‌ یک گردند 

همانگونه که تو‌ای پدر،

در من هستی‌ و من در تو 

" باشد که همگی‌ نیز در ما یکی‌ شوند 

تا جهان ایمان آورد 

که تو مرا فرستاده ای 

پس ما را با تلخی‌ و درد ، از بی‌ وفائی 

و پراکندگیمان، آگاه ساز.

به ما آن فیض را عطا فرما 

تا آنچه از بی‌ قیدی، باد گمانی 

و حتی دشمنی متقابل را که در درون ما 

نهفته است درک کرده و با صداقت به آنها 

معترف گشته و با شجاعت بیاری تو 

آنها را به دور افکنیم

باشد که به یاری روح القدس،

همگی‌ ما در تو ،

به دیدار یکدیگر نأییل شویم 

تا نیایش تو، برای اتحاد مسیحیان 

آنگونه که میخواهی‌ 

و آنچنان که مشیت تو است 

از قلب و زبان ما 

همواره به سوی آسمان بلند گردد

در تو که محبت کامل هستی‌‌ای مسیح،

ما را آگاه ساز تا آن راه رسیدن به اتحاد را ،

در اطاعت از محبت و حقیقت تو 

باز یابیم.

شکوه و ستایش و افتخار در کلیسای متحد 

بر پدر، پسر و روح القدس،

خدای یکتا باد تا ابدی روز کمال

امین

Thursday, July 4, 2013

ebadat

بعضی‌‌ها که تازه با مسیح اشنا شده اند و انجیل میخوانند، از خود سوال می‌‌پرسند که ما در اسلام می‌دانستیم که چگونه با چه حرکتی‌ و چه گفتاری و چه ساعت‌های میبایست طبق قانون نماز بخوانیم البته بعد از وضو گرفتن و همچنین باز هم در اسلام در ماه رمضان چگونه ایماندار باید روزه بگیرد، در چه تاریخی‌، چه ساعتهای و چگونه و علاوه بر این کدام غذا را نمیتوانند استفاده کنند چون حرام می‌باشد و نیز  قوانینی‌ مربوط به خمس و زکات چه می‌باشد و  همچنین قوانین مختلف دیگری نیز وجود دارد که در مسیحیت وجود ندارد، پس چرا وجود ندارد و آن وقت چگونه دعا و روزه و عبادت کنیم و چه غذاهای باید بخوریم یا نخوریم؟ 
**************
 عیسی مسیح فقط یک قانون یا فقط یک فرمان به ما داد: من فرمان نوینی به شما میدهم:" یکدیگر را محبت کنید" یوحنا ۱۳ آیه‌ ۳۴
و آگوستین قدیس این‌طور تفسیر می‌کند: " محبت کنید و هر کاری می‌خواهید انجام دهید" 
عجب!!!!!!!

و در عهد جدید پولس رسول این فرمان مسیح را تکرار می‌کند: " هم نوعان خود را مثل خودتان محبت فرما" غلاطیان ۵ آیه‌ ۱۴ و  رومیان ۱۳ آیه‌ ۹، یعقوب ۲ آیه‌ ۸ 
و پولس اضافه می‌کند که کسی‌ که هم نوعان خود را محبت می‌کند تمام قانون را اجرا کرد (رومیان ۱۳ آیه‌ ۸)
و عیسی تاکید می‌کند:"  شنیده اید که گفته شده است: همسایه خود را محبت نما و با دشمن خود عداوت کن، اما من به شما میگویم که دشمنان خود را محبت نمایید  و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی‌ که از شما نفرت کنند احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند، دعای خیر کنید"(متی باب ۵ آیه‌  ۴۳ و ۴۴)

 و دلیل این محبت حتا نسبت به دشمنان را به ما داده است: خدا همه را محبت می‌کند: " تا پدر خود که در آسمان است پسران شوید، زیرا که آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع می‌سازد و باران بر عادلان و ظالمان میبارد  ( متی ۵ آیه‌ ۴۵ ) 
آنوقت با این محبت خواهیم توانست بگوییم"  ای پدر ما " زیرا کوشش می‌کنیم که رفتار خود را همانند رفتار او نسبت به خودمان نمائیم.
پس آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که کاملا از هر قانون مختلف درباره نماز و روزه و غیره آزاد شدیم؟

جواب: بله

پولس تاکید می‌کند :" پس به آن آزادی که مسیح ما را آزاد کرد، استوار باشید و باز در یوغ بندگی گرفتار مشوید ( غلاطیان ۵ آیه‌ ۱ )

و یاد آوری کرده که قوانین دین در عهد قدیم را نیز محترم شمرده از دیدگاه او هدف این قوانین  این بود که یاد بگیریم چقدر گناهکاریم، چون طبق این قوانین زندگی‌ نکردیم.
اما عیسی مسیح از این قوانین تورات ,از راه مرگ و رستاخیزش ما را آزاد ساخت تا بفهمیم چقدر خدا محبت است تا کجا عیسی 
مسیح ما را محبت کرده، و در واقع تنها فرمان این بود یکدیگر را محبت کنید، ولی‌ اضافه کرد همانطور که من شما را محبت کردم ( یوحنا ۱۳ آیه‌ ۳۴


البته این محبت مسیح بر صلیب، یعنی‌ محبت به پدر، محبت به همه انسانها، حتا محبت و بخشش به دشمنانش برای ما انسانها غیر ممکن می‌باشد، ما انسانها  نمی توانیم انقدر از خود گذشتگی و بخشندگی و ایثار داشته باشیم ولی‌ روح القدس در صمیمیت بین پدر و پسر  به ما داده شده است که بتوانیم در این راه پیش برویم.
چیزی که  پولس، یاد آوری می‌کند این است که این آزادی، اصلا نباید ما را به سوی عیاشی و کامجوی بکشاند و میگوید :" و آنانی‌ که از آن مسیح میباشند، جسم را با هوسها و شهواتش مصلوب ساخته اند. اگر به روح زیست کنیم، به روح هم رفتار بکنیم."(غلاطیان ۵ آیه‌ ۲۴ و ۲۵
خوب با این فرمان محبت کامل، که ما را به آزادی و زندگی‌ در روح القدس می‌رساند، دیگر  درباره قوانین نماز و دعا و روزه و غیره چه بگویم؟
 به نظر شما آیا در کلیسا قوانینی داریم یا فقط راهنمأیی داریم تا بتوانیم عمیقتر توسط روح القدس در مسیح به سوی پدر برویم ؟ 
این مساله را چگونه می‌بینید؟ 
(با لبخند) مثلا در ارتباط با ایام روزه، کلیسا میگوید " روز جمعه گوشت نخوریم" !!!! آیا مگر این نوع روزه، روزه‌ای  جدی می‌باشد و چه معنی دارد؟