Friday, March 8, 2013

آیا همه میتوانند نجات یابند؟




آیا همه میتوانند نجات یابند؟ و اگر نه، اگر بعضی‌ها بالاجبار محکوم می‌شوند خدا کیست؟

اما در کتاب مقدس اول تیمتیس  ۴:۲ متن خیلی‌ مهمی‌ داریم که میگوید :" خدا نجات دهنده ما می‌خواهد که همه انسانها نجات یابند "

خوب البته میدانید که راه نجات مهم و معمولی‌ که عیسی به ما داده ایمان به او و تعمید در کلیسا می‌باشد، همانطور که خود گفته در انجیل مرقس ۱۶:۱۶ " هر کس ایمان آورده، تعمید یابد، نجات خواهد داشت، اما آنکه ایمان نمیاورد محکوم خواهد بود"

توجه کردید، گفته شده کسی‌ که ایمان نمیاورد، یعنی‌ کسی‌ که ایمان به مسیح را رد می‌کند ولی‌ برای رد کردن مسیح باید او را همانطور که هست بشناسیم،و به دلایل مختلف یعنی‌ چسبیدن به این دنیا و وسوسه‌های آن عیسی مسیح را رد کنیم آن موقع بله، نمیتوانیم نجات یابیم، چون تنها نجات دهنده ما مسیح می‌باشد،

پس کسی‌ که عیسی را نشناخته و نتوانسته او را همانطور که هست بشناسد مثل خیلی‌ از مسلمان‌ها که در اسلام چیزهای ناقصی از مسیح شنیده اند و او را رد میکنند آیا میتوانند نجات یابند ؟

البته که میتوانند، چون خدا محبت است و به هر شخص روح القدس را داده که در وجدانش کار می‌کند و او را دعوت می‌کند، همانطور که  درمتی ۳۱ :۲۵ به بعد خود عیسی گفته بود که در برابر یک شخص مریض و فقیر و بیچاره روح القدس ما را دعوت می‌کند که به او محبت کنیم، یا به او کمک کنیم یا صحبت کنیم و حد اقل با احترام رفتار کنیم.

اگر این دعوت روح القدس را قبول کنیم از راه کمک به این فقیر عیسی را ملاقات کرده‌ایم که به ما نجات میدهد، ولی‌ اگر این دعوت را رد کنیم، عیسی را از راه این شخص رد کرده ام

لطفا تمام این متن را عمیق و با دقت بخوانید و بدانید که خدا محبت است و می‌خواهد که ما از راه یکتا نجات دهنده ما, عیسی مسیح, همه نجات یابیم.


Wednesday, March 6, 2013

در راز تثلیث اقدس چگونه زندگی‌ کنیم؟



:یکی‌ از دوستان اینگونه نوشته اند :
یک تئوری فلسفی در مورد تثلیث 
تثلیث در عقل انسان ، تفکر - کلام - درک 
و شباهت با تثلیث اقدس ، پدر - پسر - روح القدس
:متن را در لینک زیر میتوانید بخوانید :
:
ما این مطلب را به آن اضافه می‌کنیم:

دوست عزیز،

سلام و جهت این توضیحات شما در باره راز سه گانه اقدس به شما  تبریک میگویم چون واقعا خیلی‌ خوب و دقیق بود، در اینجا فقط چند نکته به این مطلب اضافه مینمایم:
 یاد آوری می‌کنم که درمطلبی که از متن کتاب افرینش  آورده‌اید، خدا انسان را به صورت خود آفرید، این متن ادامه دارد "  به صورت زن و مرد آفرید " به نظر من این مطلب خیلی‌ معنی‌ دارد، چون انسان که به صورت زن و مرد آفریده شده میتواند محبت کند، بنابراین به صورت خدا که محبت است آفریده شده، البته این راز تثلیث اقدس راز  خود خدا است  به این معنی‌ که باید کوشش کرد آنرا درک کنیم، با دانستن اینکه هیچ وقت آنرا به خوبی‌ و  به صورت کامل  نمیتوانیم بفهمیم، همانطور که آگوستین قدیس میگفت: کسی‌ که می‌خواهد آن راز خدا را کاملا درک کند، مانند  بچه‌ای می ماند  که در کنار دریا بر روی شن ساحل یک گودال درست کرده است و میگوید که  می‌خواهم دریا را در اینجا جمع کنم، پس این غیر ممکن است.
ولی‌ در راز سه گانه اقدس باید کوشش کنیم که طبق آن در محبت زندگی‌ کنیم زیرا در راز تعمید به نام پدر و پسر و روح القدس در  آن غوطه ور شدیم.
علاوه بر تفسیر شما که از  دیدگاه الهیات فلسفی‌ می‌باشد اگر اجازه بدهید یاد آوری می‌کنم که چگونه پدران کلیساها از دیدگاه الهیات روحانی، این مطلب را بازگو کرده اند و تفسیر میکردند، چگونه ما در روزه و نیایش و تعمق باید در آن راز فرو برویم و پیشنهاد می‌کنم که با تعمق کردن بر آن متون پدران کلیسا، کوشش کنید که در این راه قدم بردارید.
با این امید که همه کسانی‌ که در راز سه گانه اقدس تعمید یافته اند این متون را خوب درک کنند.

متونی از پدران کلیسا

مارتیریوس سَهْدونا
(نیمۀ نخست سدۀ هفتم)
روحانیت مارتیریوس متمرکز است بر دل، و در این زمینه، از انسان‌شناسی کتاب‌مقدس پیروی می‌کند. در سراسر اثر او، تأکید مهم به‌طور خاص بر ضرورت پاکی دل و نیکوکاری گذاشته شده است: «آن کس که از نیکوکاری بهره‌مند است، مسکن تثلیث می‌گردد.»، این نکته‌ای است که مارتیریوس در فصل مربوط به این موضوع بیان می‌کند (بخش دوم، فصل ۴)، و کمی بعد، در همین فصل، می‌بینیم که چنین ندا در می‌دهد:
فرخنده است آن شخص پرمحبت که خدایی را که محبت است، در دل خود ساکن ساخته است!
فرخنده‌ای، ای دل کوچک و محدود که با وجود این، آن کس را که آسمان و زمین به‌لحاظ روحانی گنجایش او را ندارند، در بطن خود جای داده‌ای، همچون مسکنی برای استراحت.
فرخنده است آن چشم نورانیِ دل که در پاکی‌اش، به‌وضوح کسی را نظاره می‌کند که سرافیم با دیدنش چهرۀ خود را می‌پوشانند...
«فرخنده هستند به‌راستی آن کسان که دلی پاک دارند، زیرا خدا را خواهند دید ...»
فرخنده‌ای تو، ای دل نورانی، مسکن الوهیت؛
فرخنده‌ای تو، ای دل پاک، که آن وجود پنهان را نظاره می‌کنی.
فرخنده‌اید شما، ای گوشت و خون، مسکن آن «آتش» که می‌سوزاند،
فرخنده‌ای تو، ای بدن فانی که از خاک سرشته شده‌ای، و آن «آتش» که کائنات را می‌سوزاند در آن مسکن دارد!
«چه موضوع شگفت‌انگیز و حیرت‌آوری است که آن کس که در حضور او آسمان ها پاک نیستند و فرشتگان را به تکریم وا می‌دارد، از دلی گوشتینی که از عشق او لبریز است خشنود و خرسند می‌گردد، دلی که به روی او گشوده است، و طاهر شده تا مسکن مقدس او باشد، و در شادی خدمت می‌کند آن کس را که در حضورش هزاران هزار و کرورها کرور  از فرشتگان آتشین در حالت تکریم ایستاده‌اند و جلالش را خدمت می‌کنند.»

یوسف رائی (عبدیشوع)
(سدۀ هشتم)

بدین‌سان، با به‌یاد آوردن تمام این موقعیت‌ها، خیزش های روح از عرصۀ امور مادی به‌سوی خیزش هایی حرکت می‌کنند که بدون حد هستند، یعنی شگفت‌زدگی در برابر دنیای نوین و قابلیت رؤیت روح که قادر به سیر و نظاره بر تثلیث مقدس می‌باشد. زیرا وقتی قابلیت رؤیت روح با نور تثلیث پرجلال مرتبط شود، تمام خیزش ها نامحدود می‌گردند. چرا که هیچ یک از صاحبان رؤیا یا «گنوستیک‌ها» قادر به تعیین هویت واقعی روح بعد از رؤیت این نور پرجلالی که از تثلیث مقدس ادراک می‌شود، نیستند، زیرا تمام حجره‌های بسیار خصوصی دل از این نور مبارک پر می‌شوند، و دیگر نه مرزی وجود دارد، نه هیچ شکل مادی، نه تعداد و نه رنگ؛ بلکه این نوری که فاقد حد و مرز شکل است، ساده و بسیط است، به‌خاطر سادگی قابلیت رؤیت.
این را نیز باید به تو بگویم: در چنین لحظه‌ای، دیگر هیچ نوع حرکتی نیست، نه هیچ نوع فکری، نه هیچ نوع فعالیت ذهنی، بلکه فقط حالت شگفت‌زدگی‌ای هست که در فراسوی هر فعالیت ذهنی و تمام خیزش ها یا افکار قرار دارد. این بیعانۀ امور نیکوی آینده است که برای بشریت از طریق وساطت خداوندگار ما، عیسی مسیح، فراهم شده است، یعنی برای همۀ موجودات صاحب خرد، و ناشی می‌شود از وفور شفقت پدر مکرم که ما را آن هنگام خلق کرد که وجود نداشتیم و به ما اجازه داده در معرفت صمیمی جلالش سهم داشته باشیم، تا بتوانیم مانند او بشویم- برای همیشه بدون پایان باشیم- و از جلالش لذت ببریم. باشد که در شفقتش، همگی ما را شایستۀ رؤیای پرجلالش بسازد- این جا به‌صورت وعده، اما آن جا در واقعیت، آمین

یوحنای دالیاتا (یوحنای قدیم) (سدۀ هشتم)

 آیا راغبی که اشعه‌های خیره‌کنندۀ زیبایی تثلیث مقدس را در روان خود ببینی؟ احکام مسیح را نگاه دار، زیرا فرموده: وقتی «احکام مرا نگاه داری »، آن زمان است که محبت من در تو یافت می‌شود، و با تحقق بخشیدن به این ها در روان، می‌فرماید که او و پدرش و روح‌القدس او «به‌سوی او آمده، نزد وی مسکن خواهیم گرفت »، و او در آن جا سکونت خواهد گزید و قابل رؤیت خواهد بود. همچنین فرموده که یارانش «از این جهان نیستند» و این که «جهان ایشان را دشمن می‌دارد ».
تحقق بخشیدن به احکام او همانا صلیب است، یعنی فراموش کردن هر خواستۀ دنیایی و ابطال آن ها، و اشتیاق شدید به ترک آن در اشتعال عشق، همان گونه که برای حضرت پولس اتفاق افتاد. من خدایم را با تمام صدق گفتار و با اعتماد شاهد می‌گیرم و به‌راستی می‌گویم که در همان لحظه‌ای که روح انسان از دنیا تهی می‌شود، مسیح را در بر می‌کند؛ در همان لحظه‌ای که از اندیشیدن به امور دنیا باز می‌ایستد، با خدا ملاقات می‌کند؛ در همان لحظه‌ای که روانْ هر نوع وابستگی به دنیا را از خود دور می‌سازد، روح‌القدس شروع می‌کند به این که در آن، اسرار وصف‌ناپذیر را بسراید. این در اینجا «برای من سرّی است »، و علتی برای ترس؛ اما بر هر کسی که به حقیقت بپیوندد، حقیقت آشکار می‌شود. اگر پلکان چشم می‌توانست به‌اندازۀ کافی اشک جاری سازد تا سرزمین را آبیاری کند، نهرها کاملاً پر می‌شدند! این را با چه چیزی معاوضه کرده‌ایم؟ افسوس، افسوس برای من!

 اِواگـْر می‌گوید: «دعا همانا پاکی روح است؛ حرکات این دعا دچار وقفه نمی‌شود، مگر زمانی که نور مقدس تثلیث در روح انسان بدرخشد.». زیرا می‌گوید: «دعا در اثر شگفت‌زدگی در برابر نور، دچار وقفه می‌گردد.». بدین‌سان، پُری مبتنی است بر شگفت‌زده شدن در خدا، همان طور که گفتیم، و نه در خیزش های دائمی دعا. آن کس که به داخل اسرار راه یافته، در برابر آن ها در شگفت‌زدگی ساکن می‌شود، و این است دعای واقعی که دری را می‌گشاید که به گنج های خدا می‌رسد و به طالبین اجازه می‌دهد به‌راستی خود را با همۀ چیزهایی که به آن ها نیاز دارند، سیر سازند. «مفت یافته‌اید، مفت نیز بدهید» به هر کس که می‌خواهید. چگونه کسی می‌تواند جرأت کند و بگوید که آنانی که بر ثروت‌ها اختیار یافته‌اند تا به هر کس که می‌خواهند ببخشند، گویی به آنان تعلق دارد، این افراد در حال کوبیدن در هستند، مانند گدایانی که برای رفع نیازهای خود، صدقه می‌خواهند؟ نه! ایشان در واقع، حیات توزیع می‌کنند، مردگان را بر می‌خیزانند، امید مجدد می‌بخشند، و به نابینایان نور می‌دهند. او فرموده: «شما نور عالم هستید. کلیدها را به شما می‌دهم .». شما دیگر جزو کسانی نیستند که می‌طلبند، زیرا اختیار کسب کرده‌اید، به‌طوری که گویی بر اموال متعلق به خود  اختیار یافته‌اید- تا ببندید و باز کنید، در این دنیا و تا ابدالآباد. چگونه چنین شخصی می‌تواند در برابر در سجده نماید و مانند یک آواره گدایی کند، زیرا کلیدهای گنج در دستان او قرار داده شده، و او را قادر می‌سازد تا بگیرد و بدهد، مالک حیات باشد و حیات را تلف کند؟

دعاهای عرفا

دعاهای اسحاق اهل نینوا (گزیده‌هایی از جُنگی حاوی سی دعا)

 مرا با رازهایت تقدیس نما،
روحم را با معرفت خود منوّر ساز،
عطا فرما که امید تو در دلم بدرخشد،
مرا شایسته بشمار تا برای آن استغاثه کنم،
ای خدا، ای پدر و خداوندگار زندگی من،
چراغ خود را در من روشن ساز،
آن چه را که از آن توست، در من قرار بده،
تا بتوانم آن چه را که از آن من است، از یاد ببرم.
مرا بر آن وا دار
تا در تو شگفت‌زده شوم،
تا اجبار طبیعت تحت سلطۀ آن در آید.
رؤیت رازها را در من بر انگیز،
تا بتوانم از آن چه که به‌هنگام تعمید مقدس در من نهاده شد، آگاه شوم.
تو در من «هدایت‌کننده‌ای» قرار داده‌ای،
باشد که در همه اوقات جلالت را به من بنمایاند.
تو مرا آفریدی تا نور عالم و نمک جهان باشم؛
کاش سنگ لغزش نباشم برای یارانم.
چون دنیا را ترک گفته‌ام،
کاش هیچ گاه برای نگریستن به آن بر نگردم،
به آن چه به‌هنگام عهد کردن با تو، از آن چشم پوشیدم.
افسار لذت را بر دل من بنه،
تا حس‌های من نخواهند وقت را
در فراسوی طریق‌های احکام تو تلف کنند.
خیزش های مرا تنگ هم قرار ده
تا ساز و برگ کشتی توبه را بیارایم،
و بر آن بتوانم شادی کنم،
آن هنگام که بر روی دریای این دنیا شناور هستم
تا آن زمان که به بندر امید تو برسم.
وقتی در وسوسه هستم، باشد که روحم تو را به یاد آوَرَد
و قوت بگیرد.
با آگاهی خیره‌کننده از خودت،
راه تاریکی را در مقابل من روشن ساز.


متونی که در اینجا نوشته شده از کتاب دعا و زندگی‌ روحانی
گرفته شده است که شما میتوانید برای تعمق بیشتر به این کتاب و کتاب تثلیث اقدس در سایت
www.irancatholic.com مراجعه فرمائید.

در دعا با هم 

Tuesday, March 5, 2013

معنی‌ صلیب و رستاخیز مسیح


دوستان عزیز،در ارتباط با معنی‌ صلیب و رستاخیز مسیح اگر تمایل دارید، میتوانید در سایت www.irancatholic.com به کتاب خدای زنده جلد ۱ از صفحه ۲۶۷ تا صفحه ۳۴۰ مراجعه نمایید، یا اگر در خواندن کتاب تنبلی می‌کنید، به طور خلاصه در کتاب زندگی‌ عیسی مسیح نجات دهنده ما، در همان سایت به فصل نوزدهم صفحه ۱۶۴ مراجعه نمایید و از آن استفاده کنید، هر گونه سوألی در این زمینه را نیز میتوانید با ما در میان بگذارید.

در دعا با هم

تفاوت بین کاتولیک ها و پروتستان ها


برای شناخت تفاوت بین کاتولیک ها و پروتستان ها بسیار لازم است تا ابتدای امر با هر کدام از آن ها به طور اجمالی آشنا شویم.
کلیسای مسیح در ابتدا در جمع کوچک شاگردان خداوند شکل گرفت. این کلیسا از رسولان اولیه مسیح و عده ای از شاگردان عیسی تشکیل می شد که با هم در ارتباط با عیسای مسیح زندگی می کردند. پس از صعود عیسای مسیح به آسمان و آمدن روح القدس در روز پنطیکاست، مأموریت جهانی کلیسا آغاز می شود. عیسای مسیح بارها لزوم محبت شاگردان به یکدیگر را به ایشان گوشزد کرده بود و آن ها را همواره به اتحاد فرا می خواند. پولس رسول کلیسا را به بدن خداوند عیسی تشبیه می کند در حالی که مسیح، خود، سر این بدن است، بدنی که خود را در محبت بنا می کند(افس 4: 15-16). بنابراین این بدن برای بقا و برای انجام مأموریت خدا در وحدت باشد. زیرا که عضوی از بدن، بیرون بدن کاری نمی تواند انجام بدهد.
با این توضیح کوتاه به سراغ شاخه های مختلف کلیسا می رویم:
در مسیحیت به شکل امروزی آن 3 شاخه ی اصلی دیده می شود: 1- کلیسای کاتولیک 2- کلیسای ارتدوکس 3- کلیساهای پروتستان
کلیسای کاتولیک: واژه ی کاتولیک از واژه ی یونانی  καθολικός  (کاتولیکوس) گرفته شده که به معنای جهانی است. این واژه برای اولین بار در اوایل قرن دوم میلادی(حدود 110 میلادی) در یکی از نامه های یکی از پدران کلیسا به نام حضرت ایگناتیوس به عنوان صفتی برای کلیسا به کار رفت و بعد از آن به صورت مداوم برای ارجاع به کلیسا به کار گرفته شد.
اما چه چیز کلیسای کاتولیک را می سازد؟ به بیان سلیس تر، منبع ایمان کلیسای کاتولیک چیست؟ باید گفت که کلیسای کاتولیک ایمان و عمل خود را از 3 منبع دریافت می کند. 1-نوشته های مقدس(کتاب مقدس) 2- سنت رسولی 3- تصمیمات شوراهای کلیسایی
ایمانداران کاتولیک(که کلیسای کاتولیک را می سازند) برای اثبات عملشان به خطوطی از نوشته های مقدس ارجاع می دهند. به عنوان مثال، برای پذیرش اصل سنت به فرازی از گفتار مسیح بر طبق انجیل یوحنا اشاره می شود: اما چون روح راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد(یو 16: 13)
برداشت از این خط جز این نمی تواند باشد که کلیسا در مرور زمان به واسطه ی فیض عمل کننده ی روح القدس به حقایق الاهی دسترسی پیدا خواهد کرد و این روح پیوسته در کلیسایش عمل می کند. به طور کلی می توان گفت سنت، به طور سنتی، آن است  که سینه به سینه از رسولان (به صورت شفاهی یا خارج از متون کتاب مقدس) تا به امروز منتقل شده است.
 این جا مرز منبع دیگر اخذ ایمان، یعنی شوراهای کلیسایی است.
کلیسای کاتولیک خود را جهانی می داند. اما برای اثبات این مهم به قسمتی از انجیل متی اشاره می شود که در آن خداوند از شاگردانش می خواهد که به او بگویند از دیدگاه ایشان، او چه کسی است:
«آنان پاسخ دادند: برخی می گویند یحیای تعمید دهنده است، بعضی دیگر می گویند الیاس و عده ای دیگر می گویند ارمیا یا یکی از پیامبران است. عیسی پرسید: شما چه می گویید: به نظر شما من که هستم؟ شمعون پطرس پاسخ داد: تویی مسیح، پسر خدای زنده. عیسی گفت: خوشابه حال تو ای شمعون، پسر یونا. زیرا این حقیقت را جسم و خون بر تو آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است. من نیز می گویم که تویی پطرس و بر این صخره، کلیسای خود را بنا می کنم و قدرت مرگ بر آن استیلا نخواهد یافت، کلیدهای پادشاهی آسمان را به تو می دهم. آن چه بر زمین ببندی، در آسمان بسته خواهد شد و آنچه بر زمین بگشایی در آسمان گشوده خواهد شد»(مت 16: 14-19).
همین طور در مؤخره ی انجیل یوحنای رسول اشاره می شود که این پطرس است که به عنوان رهبر رسولان و شبان گوسفندان کلیسا شناخته می شود(یو 21: 15-19)
از آن جا که پطرس رسول در رم (کلیسایی که بر اساس سنت، خود تأسیس کرده بود) به توسط امپراطوری رم شهید می شود، پس جانشین پطرس رسول اولین پاپ کلیسای کاتولیک شناخته می شود و به همین ترتیب تا به امروز این نسل باقیست. حال شوراهای کلیسایی چیست؟ شوراهایی که برای بیان مسائل روز، یعنی مسائل مورد بحث حساس، چه به دلایل زمانی و چه به دلایل بحرانی شکل می گیرند لازم به ذکر است که این شوراها اکثرا جهانی هستند. از اسقف های 4گوشه ی جهان دعوت می شود تا در موارد خاصی با هم به بحث بنشینند و با وفاداری به کتاب مقدس و سنت رسولی، کلیسا را در برهه ی تاریخی خودش، با مسائل انضمامی خودش تحت فیض روح القدس رهبری کنند. دانستن این نکته خالی از لطف نیست که آخرین شورای جهانی کلیسایی، شورای واتیکان دوم بود که از سال 1962 تا سال 1965 تشکیل شد و در طی آن تصمیمات بسیار مهم و کلیدی برای چگونگی زیست کلیسا در دنیای جدید گرفته شد.
حال نگاهی اجمالی به نهضت پروتستان می اندازیم:
کلمه ی پروتستان از ریشه ی لاتینی protestantem گرفته شده است که به معنای شخصی است که به طور آشکار معترض است. حال اعتراض به چه چیزی؟
در قرن 1517 در آلمان، راهبی آگوستینی به نام مارتین لوتر متنی 95 ماده ای که همه ی آن اعتراضاتی بر سیاست ها و نحوه ی عملکرد کلیسای کاتولیک در آن دوران بود به سر در کلیسای شهر دانشگاهی ویتنبرگ نصب کرد. این آغاز نهضت پروتستان بود.
در اینجا مجال برای تشریح این 95 ماده نیست ولی ذکر این نکته خالی از لطف نیست که کلیسای کاتولیک در آن دوران دچار اشتباهاتی از قبیل فروش مغفرت نامه بود که همه ی آن ها و البته بسیاری مسائل دیگر که لوتر شخصا آن ها را نمی پذیرفت مورد انتقاد شدید بود. باید گفت متأسفانه اشتباه تاریخی کلیسای کاتولیک مبنی بر نپذیرفتن انتقاداتی که بعضی از آن ها به حق بود و همچنین رفتار ناصحیح لوتر جوان که خود را به طور واضح از کلیسا جدا کرد و آن چه که خود می خواست را تأسیس کرد، باعث این جدایی بین بعضی از مسیحیان شد که تا به امروز موجب تأثر ایمان داران است. پس از اندکی مارتین لوتر اعلام کرد که سنت و همین طور شوراهای کلیسایی را به عنوان منشاء ایمان و عمل نمی شناسد و این که فقط و فقط کتاب مقدس را منبع ایمان خود و البته پیروان آینده اش می داند. Sola Scriptura یعنی فقط نوشته های مقدس. البته این نکته را هم اضافه می کنیم که لوتر هیچ گاه سنت را امری پلید تصور نمی کرد، ولی صرفا آن را به طور مستقیم منبع ایمانی نمی دانست، یعنی به بیان دیگر آن چه که در کتاب مقدس نوشته بود مورد پذیرش به عنوان اصل ایمان بود، چیزهایی بود که در کتاب مقدس نوشته نشده بود و لوتر هم بر این امر واقف بود، بنابراین در آن موارد ممکن بود حتی به سنت هم رجوع کند. ولی برعکس او، یکی از رهبران دیگر نهضت پروتستان که معاصر او نیز بود به نام ژان کالون، هر آن چه را که در ایمان هست را از کتاب مقدس اخذ می کرد و معتقد بود رفتاری جدای این(حتی برای مسائلی که در کتاب مقدس نوشته نشده بود، با این توجیه که همه چیز در کتاب مقدس یافت می شود و اگر یافت نشود، خدا نخواسته است که آشکار گردد) شیطانی است.
به منشاء تفاوت در ایمان و عمل کلیسای کاتولیک و کلیساهای پروتستان رسیدیم. تفاوت در منبع دریافت ایمان و عمل.
در واقع پیروان مذهب پروتستان به جهت پافشاریشان به شعار فقط کتاب مقدس و همین طور تفسیر شخصی هر انسان از کتاب مقدس دچار مشل درونی با خود شدند و امروز می بینیم که کلیساهای پروتستان از شماره خارجند. از کلیساهای پروتستان می توان به کلیساهای لوتری، پرزبیتری(مشایخی، کلیسایی که ژان کالون بنیانگذار آن بود)، باپتیست، پنطیکاستی-کاریزماتیک(که از آن جمله اند کلیساهایی مثل جماعت ربانی، کلوری چپل و...) و .... .
آیا واقعا شعار فقط کتاب مقدس عملی شد؟ در عمل می بینیم که هرگز! زیرا هر رهبری که نظر مخالفی در برداشت آزاد از کتاب مقدس با فرد دیگری داشته باشد خود را از کلیسای وابسته اش جدا کرده و کلیسایی جدید با نامی جدید دایر می کند و خود را درست می داند و دیگران را نادرست. این دقیقا مشکلی است که امروزی کلیساهای پروتستان با ان مواجه هستند. همگی آن ها خود را پروتستان حقیقی یا کلیسای حقیقی می دانند و بعضی از اوقات به دشمنی با هم نیز می پردازند.
اما چقدر می شود به این شعار توجه کرد؟ آیا همه چیز در کتاب مقدس یافت می شود؟ مشخصا کتاب مقدس برای ایمان داران همیشه سرمنشاء برکات الاهی و روحانی و یکی از منابع اصیل دریافت ایمان و عمل بوده است. اما متخصصان می دانند که هرگز نمی شود همه چیز را در کتاب مقدس یافت. به طور مثال متخصصین به این امر گواهی می دهند که نامه های پولس رسول هر کدام برای بیان مشکلی که در آن دوران در کلیسا دیده می شد یعنی در پاسخ به سوال خاصی نوشته شده اند. حتی خود کتاب مقدس به این معترف است که همه چیز در آن یافت نمی شود:
عیسی کارهای بسیار دیگر نیز کرد که اگر یک به یک نوشته می شد، گمان نمی کنم حتی جهان نیز گنجایش آن نوشته ها را می داشت(یو 21: 25)
همین طور اشاره ی به سنت در خود کتاب مقدس یافت می شود: 
پس ای برادران، استوار باشید و سنت هایی(تعالیمی) را که چه با سخن زبان و چه با نامه به شما سپردیم، نگاه دارید(2-تسا 2: 15)
همین طور باز پولس در جای دیگر می فرماید:
شما را تحسین می کنم که در همه چیز مرا به یاد می آورید و سنت ها را به همان شکل که به شما سپردم، حفظ می کنید(1-قرن 11: 2)
البته اشاره به سنت را می توان در رسالات پطرس و دیگر قسمت هایی از عهد جدید به وضوح دید. اما ما اینجا ذکر تک تک آن ها را لازم نمی دانیم و آن را به تحقیق خواننده می سپاریم.
حال به یک نکته ی کلیدی اشاره می کنم. کتاب مقدس خود از کجا شکل گرفت؟ کتاب مقدس چطور به شکل امروزی به دست ما رسیده است؟ آیا به غیر از وفاداری کلیسا به کلام خداست؟ آیا کانن کتاب مقدس(به مجموعه ی کتاب های عهد قدیم و عهد جدید که به صورت جمعی کتاب مقدس نامیده می شود که به تصویب نهایی کلیسا رسیدند کانن کتاب مقدس می گویند) جز به دست کلیسای اولیه که خود را کاتولیک می نامید، به تأئید نهایی رسیده است؟ آیا کتاب های دیگری نبود که کلیسا از ورود آنها به کانن به جهت داشتن تناقضات عجیب و همین طور ریشه ی غیر مسیحی و بی ارتباطی با رسولان خودداری کرد؟ آیا این سیاست یک بام و دو هوا نیست اگر بگوییم که کلیسا با کمک روح القدس کانن کتاب مقدس را مشخص کرد و امروز همان کلیسا را در آن واحد متهم کنیم که بر طبق روح رفتار نکرده است؟! از آن گذشته، آیا در زمان رسولان عهد جدیدی وجود داشت؟ حتی تا قرن دوم میلادی و بعضا تا قرن سوم میلادی بسیاری از کلیساها به بعضی از قسمت های عهد جدید دسترسی نداشتند. پس چه چیز منشاء ایشان بود؟ مشخصا سنت. سنتی که به طور شفاهی به ایشان رسیده بود، همانی که حتی در زمان کلیسای رسولان اجرا می شد، حتی قبل از نوشتار کتاب مقدس.  بنابراین می توان گفت که از دیدگاه تاریخی کلیسا و سنت رسولی بر کتاب مقدس تقدم داشته است. البته این هیچ لطمه ای به اعتبار کلام خدا در کتاب مقدس نمی زند، بلکه بر این امر واقفیم که همه ی پدران کلیسا، به این ستون محکم محک ایمان در نوشته هایشان اشاره می کردند و در تمام دوران های مسیحیت تا به امروز، الهام بخش تمامی بخش های نیایشی و ایمانی کلیساست.
جالب اینجاست که اکثریت کلیساهای پروتستان حاصل بسیاری از شوراهای کلیسایی را از جمله: تثلیث، طبیعت دوگانه ی مسیح، کتاب های کانن عهد جدید و .... می پذیرند اما از پذیرش اصول دیگر سر باز می زنند. اگر که برای پذیریش تثلیث یا 27 کتاب عهد جدید کلیسا آن چنان زیر نفوذ روح القدس بود که از خطا مصون ماند، پس چگونه ممکن است که در همان زمان مثلا روش عبادتشان کلا با آن چه که روح خدا می خواسته در تضاد باشد؟ این سوالاتی است که همواره پیش روی بسیاری باز است.
در نتیجه متوجه این امر مهم می شویم که اگر در مسائلی مانند: روش عبادت، تکریم حضرت مریم، دعا برای مردگان، اعتقاد به رهبری اسقف رم(پاپ) به عنوان رهبر کلیسای کاتولیک و .... با برادران پروتستان متفاوت هستیم، تنها به دلیل منبع ایمانی است. منابعی که در کلیساهای تاریخی 3گانه است و در کلیساهای پروتستان یگانه.