Friday, June 28, 2013

سوال خدا کیست؟



جواب 
سوال شما خیلی‌ اساسی‌ به نظر میاید ولی‌ جواب یا خیلی‌ خلاصه یا خیلی‌ طولانی خواهد بود

شروع کنیم با اینکه طبق سوال شما درباره خدا، من فکر نمیکنم، زیرا به نظر من این مساله فلسفی‌ و طبق افکار انسان فقط نمی‌باشد،که بتوانیم آنرا توضیح بدهیم، بلکه برای من مهم تر مساله ایمان می‌باشد بنابراین کوشش می‌کنم بیشتر و بیشتر به خدا ایمان داشته باشم، اما این خدا کیست؟

اول بگویم که خدا تنها هدف اصلی‌ زندگی‌ من می‌باشد یعنی‌ مسأیل دیگری مثل پول، جاه طلبی ، لذت جویی و یا غیره، اگر هدف باشد یعنی‌ بت و آنوقت خدا در قلب من یکی‌ نیست، همانطور که مزمور داوود میگوید:" قلب من را پاک ساز تا تو را بشناسم"

خدا برای من یکتا خواهد شد وقتی‌ تمام بت‌های قلب خودم را از بین ببرم، علاوه بر این طبق عیسی مسیح، خدا محبت است، البته بعضی‌ از عارفان ایرانی‌ نیز این عقیده را داشتند و در مورد آن نوشته اند، اما اگر خدا یکی‌ می‌باشد و تنهاست، پس چه کسی‌ را محبت می‌کند؟ فقط ما را محبت می‌کند ؟ پس به ما احتیاج دارد؟ اگر به ما احتیاج دارد، پس دیگر این خدا کامل نمی‌باشد، شما دوست عزیز، بر این دو نکته کوچک فکر کنید و به این سوال جواب بدهید ، برای شما آیا خدا یکی‌ هست و به چه معنی‌؟؟ و خدا محبت است و چه کسی‌ را محبت می‌کند؟ 


Thursday, June 27, 2013

این ایلیا که از آن سخن گفته شده چه کسی‌ میتواند باشد؟

سوال: در عهد قدیم آخرین کتاب پیامبران ملاکی می‌باشد که تقریبا ۴۵۰ سال قبل از مسیح زندگی‌ میکرد،بنابراین تا آمدن عیسی مسیح دیگر هیچ پیامبری نبود، پس این سکوت طولانی چه معنی دارد؟

جواب: 
اتفاقا برای یهودیان این موضوع یک موضوع  خیلی‌ رنج آور بوده چون گویا بعد از تبعید به بابیل کاملا خدا از قوم خویش دور شده و ساکت میماند و در دعا  به خداوند میگفتند " آیات خود را نمی‌بینیم و دیگر هیچ نبی نیست و در میان ما کسی‌ نیست که بداند تا به کی‌ خواهد بود "
 ( مزمور ۷۴ آیه‌ ۹ )
این اوضاع مختص به زمان تبعید بود که گویا عهد خداوند شکسته شده و خدا دور از قوم خود مانده و دیگر در آن هیچ نور و هیچ خوشحالی‌ وجود ندارد و در دعا زاری میکردند :" نزد نهر بابیل آنجا نشستیم و گریه نیز کردیم، چون صهیون را به یاد آوردیم. بربط‌های خود را آویختیم بر درختان بید که در میان آنها بود. زیرا آنانی‌ که ما را به اسیری برده بودند، در آنجا از ما سرود خواستند، و آنانی‌ که ما را تاراج کرده بودند شادمانی خواستند "که یکی‌ از سرود‌های صهیون را برای ما بسراید" چگونه سرود خداوند را، در زمین بیگانه بخوانیم؟"
 (مزمور ۱۳۷ آیه‌ ۱ تا ۴ )
در این زمان تاریکی‌ و درد آور، یهودیان از خود میپرسیدند که چه کار کردیم که دیگر خدا با ما در ارتباط نیست و صحبت نمیکند، در جواب سنت یهودیان اینگونه توضیح میدهد:
در زمان ابراهیم همه پیامبری میکردند اما در زمان موسا چون گناه بیشتر نفوذ کرده بود فقط ۷۰ مرد در میان پیران روح القدس یافتند و پیامبری میکردند ( اعداد ۱۱ آیه‌ ۱۶ )، و بعد از زمان الیاس و شروع تبعید به ندرت جداگانه شخصی انتخاب میشد و پیامبری میکردند زیرا گناه خیلی‌ نفوذ کرده بود و یهودیان پیامبران را خفه میکردند و می‌کشتند همانطور که ایلیا  در کوه سینا به خداوند گفته بود :" به جهت یهوه، خدای لشکر ها، غیرت عظیمی‌ دارم که بنی اسرأییل عهد تو را ترک نموده، مذبح‌های تو را منهدم ساخته و انبیأی تو را به شمشیر کشته اند، و من نیز به تنهایی باقی‌ مانده‌ام و قصد هلاکت جان من نیز دارند."
( پادشاهان ۱۹ آیه‌ ۱۰) 
بنابراین در زمان تبعید گناه مطلقاً پیروز شده و قوم برگزیده از طرف خدا صدایی نمیشنید " تا به کی‌؟ " ملاکی جواب داده :" اینک من ایلیا نبی را قبل از رسیدن روز عظیم و مهیب خداوند نزد شما خواهم فرستد"
 ( ملاکی نبی ۴ آیه‌ ۵)

اما در اینجا این سوال مطرح میشود

که این ایلیا که از آن سخن گفته شده چه کسی‌ میتواند باشد؟ 

شما چه جوابی‌ می‌دهید؟؟

علاوه بر این آن پیامبر چه کسی‌ بود که خدا به موسا گفته بود: " نبی‌ای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو خواهم فرستد و کلام خود را به دهنش خواهم گذشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت  " ( تثنیّه ۱۸ آیه‌ ۱۸ ) و در اینجا نیز سوالی پیش میاید
 این نبی مثل موسا از قوم اسرائیل که می بایست فرستاده شود چه کسی‌ می‌باشد؟ 

سوال آخر، اما در ارتباط با زندگی‌ ما ایام تبعید چه معنی‌ دارد؟ و آیا وقتی‌ که عمیقا در دعا به سر می‌بریم آیا صدای  خدا را می‌شنویم؟ آیا او است که ساکت میماند یا ما که دور افتادیم ؟

منتظر جواب شما در باره این سؤالات هستیم 





payam 511

 دوست عزیز و مخصوصاً دوستان جوان، من که پیر شدم
 
:البته در مسیح و توسط روح القدس جوانتر و جوانتر می‌شویم به سوی جوانی ابدی، اما روزی عیسی مسیح به پطرس گفت 
امین امین به تو میگویم وقتی‌ که جوان بودی، کمر خود را می‌بستی و هر جا می‌خواستی می‌رفتی و لکن زمانی‌ که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی‌ کرد و دیگران تو را بسته به جائی‌ که نمی‌خواهی تو را خواهند برد. و بدین سخن اشاره کرد  که به چه قسم موت خدا را جلال خواهد داد و چون این را گفت، به او فرمود: از عقب من بیا 

بنابراین باید مواظب باشیم که هر روز از وقتی‌ که خدا به ما داده استفاده کنیم، تا روزی که پیر می‌شویم مثل پطرس جهت جلال دادن به خدا حاضر شویم


آمین



















 

Monday, June 10, 2013

509


همراه با  "پیام جدید" از شما خواهشی دارم، همانطور که لابد شنیدید تقریبا یک ماه پیش در رم، تمام اسقفان یک سر اسقف" پاتریارک " به اسم رافأییل اول به عنوان خادم تمام کلیساهای کلدانی کاتولیک در جهان انتخاب کردند که حتما باید در دعای شخصی‌ و در نماز کلیسا برای ایشان، چون مسئولیت خیلی‌ سنگینی بر عهده دارند نیایش کنیم
علاوه بر این یکی‌ از اولین تصمیمهای این پاتریاک نوین ما، درباره اوضأع خطیر کلیسا,هم در بغداد، سوریه و ایران و جاهای دیگر این است که ، یک مجمع اسقفان کلدانی (synode)
 در ماه ژوئن جمع میشوند و مسأیل مهم کلیساهای ما را بازرسی کرده و تصمیم می گیرند،
بنابراین درباره این جلسات ما باید نیایش کنیم، چون هر ایماندار نسبت به کلیسا مسئولیت دارد
 (!! حتا اگر اسقف نباشد)